خداکند که فقط این عشق از سرم برود
خبر به دورترین نقطه جهان برسد
نخواست او به من خسته بی گمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت کسی که سهم تو بوده به دیگران برسد.
چه می کنی اگر او را که خواستی یک عمر ،به راحتی کسی از راه ناگهان برسد؟
رها کنی برود از دلت جدا باشد،به ان که دوست ترش داشته به آن برسد؟
رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند؟
خبر به دورترین نقطه جهان برسد
گلایه ای نکنی و بغض خویش را بخوری که هق هق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که .... نه ...نه... نفرین نمیکنم که مبادا به آنکه عاشق او بوده ام زیان برسد
خداکند که فقط...
خداکند که فقط این عشق از سرم برود
خداکند که فقط زود آن زمان برسد.
[ شنبه 91/8/6 ] [ 3:53 عصر ] [ مرجان ]
نظر